چه دانستم
دامن کشان ساقي مي خواران از کنار ياران مست و گيسو افشان مي گريزد
بر جام مي از شرنگ دوري بر غم مهجوري چون شرابي جوشان مي بريزد
دارم قلبي لرزان ز رهش ديده شد نگران
ساقي مي خواران از کنار ياران مست و گيسو افشان مي گريزد
شاعر : ؟