vahidoo



Home | RSS | Email | Tumblr | Twitter | Facebook | Friendfeed | Twitxr

Wednesday, June 25, 2008

رخساره او




رخساره او دوش بیامد به نظر
در پیش جمالش ز خودم نیست خبر

ما را خبری داد که ناید به زبان
بر من بنمود آنچه ندیده است بصر



و. يگانه
24 خرداد ماه 1387

Labels:

Wednesday, June 11, 2008

رسالة العشق



تقدیم به شیخ اشراق ، شهاب الدین سهروردي


از غایت حب عارفان عشق آمد
حزن از بر ما رفت به جان عشق آمد

مست از رخ یار گاو اصفر کشتیم
من وصف ندانم که چه سان عشق آمد



و. يگانه
21 خرداد ماه 1387

Labels:

Sunday, June 08, 2008

سخني تازه



به دوست گرامی ، آرش


تازه تر از تازه ای ای سخن ات چون گهر
بی حد و اندازه ای پرده این تن بدر

چون که تو فارق شدی بگذری از این و آن
آن نفس ای جان جان نور شو از پا به سر

جمله اجزای ما نیست شود پیش او
جان تو چون آیتی همچو جمال قمر

هر دم از آن میکده باده باقی بخواه
گر ندهندت مرو باز بخواه آن شکر

سوز چو پروانگان شمس کمین شعله ات
شمع جهان را نگر سوی وصالش بپر

چون که روی بی بصر جزء تو شد بی اثر
ساقی مستان بده حال دلم شد دگر

یک شو و یکدانه شو از همه بیگانه شو
هین سخنی تازه گو ای سخن ات چون گهر



و. يگانه
16 خرداد ماه 1387

Labels:

Wednesday, June 04, 2008

مست و خرابم



تقديم به جناب هماي گيلاني


من مست و خرابم مده زین باده انگور
دیوانه از آن مه زده ام کاسه ای از نور

چون مستی من دید شراب از رخ جانان
رخساره بپوشید که خود شاهی و من مور

دریا زده ام مستم از آن بحر خروشان
این باده به پیشم همه بیچاره و مخمور

جام ام نشد از باده صافی تو خالی
فردوس برین در دل صوفی است مرو دور

زان دم که بگفتم ملکا خسرو مایی
سور است دمادم به دلم زان می پرشور

انگور برآيد سر خاکم که عزیزان
آن گور يگانه است مگریید بر آن گور

امشب همه مستند بخوانید و بنوشید
کندر دل دوزخ ندهندت می انگور



و. يگانه
26 فروردین 1387

Labels: