Home | RSS | Email | Tumblr | Twitter | Facebook | Friendfeed | Twitxr

Friday, August 29, 2008

في حالة الطفولية




اندر سماع مستان جان پر کشید جانان
از بند تن رها شد رقصید تا گلستان

عاقل بدید و گفتش این حالت از چه آید
گفتم خموش غافل فارق شو از غم نان

جان در قفس نپاید تن را به حرکت آرد
چرخید جان و آخر رفت از جهان پستان

غسلم دهید یاران عیار را کفن نیست
هر جامه ای که پوشم باشد حجاب بر جان

با اهل ذوق گویید این حرف و این حکایت
آن بی خبر نداند دوری کنید از ایشان

گوشم شنید نامی جان سجده کرد و رقصید
یک دست سوی بالا دستی دگر به فرمان

ای عاشقان چه گویم من شرح حالت جان
جان در کلام ناید یکتا چه گوید از آن



و. يگانه
اصفهان / سی ام تیرماه 1387

Labels:

0 Comments:

Post a Comment

<< Home