Z Z z z z

الان تنها شدم
تا حالا تو سفر تنها شدين؟
من تنهاييم رو دوس دارم
نمي دونم چرا اونايي كه ازم مي گيرنش رو دوس ندارم
ولي اكثرا اونا دوسم دارن
ولي نمي دونن كه من خودم و تنهاييم و احساسم و ابراز احساساتم و خوندنم و حركت دستام با موزيكها و رقصيدنهام تو تنهايي رو خيلي دوس دارم
الان تنهاي تنها شدم
يكي داره درام ميزنه
تلويزيون رو گذاشتم رو شبگه "مزو" و خودم اومدم اينجا

آخه من نمي دونم
هدف اينا از اينكه اين صندلي رو به عنوان صندلي كامپيوتر گذاشتن چيه؟
آدم نمي تونه دو دقيقه روش بشينه
چه برسه به اينكه بشينه و راحت هم باشه و بخواد بنويسه
آخه ميدونين
ميز خيلي كوتاهه
شايدم واسه من كوتاهه
يعني وقتي اين كيبورد رو ميكشم جلو نمي تونم به ميز نزديك بشم و مجبورم از راه دور تايپ كنم و اين يعني مصائب مسيح و مسيحش منم
فك كنم تو اين خونه استفاده از كامپيوتر يه خود آزاريه يا شايد هر از دويست سال يك بار اين خانم مهندس كامپيوتر سوار اين ماشينشون ميشن و تو وبكده ها ميگردن

الهي خير نبيني

منم كه از ديروز تصميم گرفتم به خوندن و نوشتن جدي -كاما- الان به هيچ وجه نمي تونم خودم رو قانع كنم كه مي تونم پنج دقيقه ديگه پشت اين ميز بشينم و بنويسم
اميدوارم همه خوب بمونيد تا برگردم

H

سال نو مبارك
دوستم دارم / در كتب به مفهوم علاقه به خويشتن آمده است / نگارنده دچار خودشيفتگي شده است

yahoo 360

هر سال تو سايت Tehran360 يه مسابقه واسه بهترين موزيک هاي راک برگزار ميشه
ولي اگه يه سر به Yahoo360 بزنين مي بينين که توش قراره يه سرويس وبلاگ بازي و پروفايل بازي را بيوفته
يه چيزي تو مايه هاي GAZZAG

!?!?!?!

take a look
i think its about an year that im looking for this site

4

ميگما ، به نظرتون چهارشنبه سوري يعني ترسوندن؟
يا اينکه ما با اين کار داريم به مبتذل شدن اين رسم خوشکل کمک مي کنيم
چرا به جاي اينکه به فکر درس کردن يه سري زيبايي باشيم فقط يه سري مزاحمت صوتي و فيزيکي و هزار مدل اذيت ديگه از خودمون به جا مي ذاريم؟
يعني واقعا اينکه ببينيم يکي از ترس بپره عقب لذت داره؟
يا اينکه بيايم و از اين موقعيت واسه رسيدن به اهداف نازيبا استفاده کنيم و باعث بشيم به اصل اين جريان ضربه بخوره؟!؟
آتيش بازي نکردم ، براي اولين بار
اگر امسال زرد موندم تقصير شماس

book

عاشقش باش ديگه!!!

آخه من موندم ربط برج ايفل و "عاشقم باش" و اين عکس زيبارو و دروازه قرآن چيه؟!؟!؟

childhood

"Those whom the gods love grow young." Oscar Wilde

هميشه کودکي کردن را دوست ميدارم
کودکانه کودکي کردن را دوست مي دارم
بازي کردن را دوست مي دارم
گل (به کسر گاف) بازي را دوست مي دارم
آب بازي را بيشتر
خوردن و ريختن بچه گانه را دوست دارم
خنديدن را دوست دارم
خنداندن را نيز
بغض کردن را ، گريه کردن را
خنده هاي موذيانه ، خنده هاي مليح
حماقت را
علاقه را
و عشق

و اي کاش همواره کودک بمانم
کودکانه قهر کنم
قهري که با آشتي فقط ثانيه اي اختلاف دارد
کودکانه جوان شوم
و در کودکي پير شوم
کودکانه نگاه کنم و کودک بميرم

همه عقلم
همه عشقم
همه جانم به جان تو

SS2

i just wana continue
but let me show u that i can try
no fear
is there anybody ?
more powerfull ?
r u there ?
"release ur mask!" [freddie]
dont cover urself , ur abilities
its y i can show u whatever i am
u have too many things to do , just try
just belive urself and do it

SS

yes it is
yes
i write here for me myself
for whom i named me
for that unknown man u named him
such a lovely self-satisfaction
writing myself
its me
my word-framed me
i know that i cant but that delicious part of me is trying


هرکه در عشق ملامت نکشد مرد نخوانش

}{

برخیز و بیا بتا برای دل ما
حل کن به جمال خویشتن مشکل ما
یک کوزه شراب تا بهم نوش کنیم
زان پیش که کوزه‌ها کنند از گل ما

و هر گردي را گردتري است

and now ...

vahidoo is available in GAZZAG & ringo

unlock yourself

"Your faith is what you believe, not what you know." Mark Twain

آره ، هميشه اون چيزي که فک مي کنيم عين حقيقت نيست
عقايد و اعتقادات ما اون چيزايي هستن که باور داريم نه اون چيزايي که حقيقت داره

البته بستگي به اين داره که معتقد به اين باشيم که يه حقيقت مطلق وجود داره و يه سري واقعيت نسبي يا معتقد به اين باشيم که خود حقيقت هم نسبيه

ولي اگه نخوايم سخت بگيريم و بخوايم راحت فکر کنيم و نگاه کنيم
ميشه از اين جمله اينو ديد که نبايد خيلي نسبت به عقايدمون و اون چيزا که ميدونيم قطعي و متعصب باشيم
هميشه اين جمله که شايد دارم اشتباه ميکنم مفيد و عامل پيشرفته
شايد اگر شک نبود پيشرفتي هم نبود

عکسش هم هست
بعضي چيزا هست که ميدونيم ولي باور نداريم

شايد هر کسي واسه خودش يه محدوده از حقايق ، حق ها ، صحت هاي مطلق
و يه محدوده واسه واقعيت ها ، اون چيزا که اون فکر ميکنه درستن داشته باشه
واسه بعضي ها اين دو تا محدوده مجزا است
واسه بعضي ها يکيش جزئي از ديگريه
و واسه بعضي ها بين اين دو تا اشتراکاتي وجود داره

از اينکه شاد باشم و شادي ببخشم لذت مي برم

khayyam

خوش باش دمي که زندگاني اين است

▼

خيلي بده که آدم کمتر از اون چيزي باشه که بقيه فکر مي کنن
البته اگر باعث پيشرفت بشه خيلي خوبه
ولي حس جالبي نيست که آدم به اون چيزي که ديگران درباره اش تصور ميکنن حسوديش بشه

next step

بار دگر آن مست به بازار درآمد
وان سرده مخمور به خمار درآمد
سرهای درختان همه پربار چرا شد
کان بلبل خوش لحن به تکرار درآمد
یک حمله دیگر همه در رقص درآییم
مستانه و یارانه که آن یار درآمد
یک حمله دیگر همه دامن بگشاییم
کز بهر نثار آن شه دربار درآمد
یک حمله دیگر به شکرخانه درآییم
کز مصر چنین قند به خروار درآمد
یک حمله دیگر بنه خواب بسوزیم
زیرا که چنین دولت بیدار درآمد
یک حمله دیگر به شب این پاس بداریم
کان لولی شب دزد به اقرار درآمد
یک حمله دیگر برسان باده که مستی
در عربده ویران شده دستار درآمد
یک حمله دیگر به سلیمان بگراییم
کان هدهد پرخون شده منقار درآمد
این شربت جان پرور جان بخش چه ساقیست
از دست مسیحی که به بیمار درآمد
اکنون بزند گردن غم‌های جهان را
کاقبال تو چون حیدر کرار درآمد
دارالحرج امروز چو دارالفرجی شد
کان شادی و آن مستی بسیار درآمد
بربند لب اکنون که سخن گستر بی‌لب
بی حرف سیه روی به گفتار درآمد

مولاي

too many faces

سرمايه ي درويشي ، بي خويشي و خرسندي است

perspolis

از نگاهي ديگر
دروازه بدون دروازه بان
آره خودشه ، خود خودشه
آسمان ها آبي ، پر مرغان صداقت آبي
رفيق قديمي خودم
دوست رفيقم ، تو اورکات ديدمش
خرده فرهنگ هاي تمدن عظيم ايراني
روزي استوار بود ، روزي سمبل استقامت و روزي سمبل سکون و سکوت
حدس ميزنم ستونهاي اينجا چوبي بوده