Home | RSS | Email | Tumblr | Twitter | Facebook | Friendfeed | Twitxr

Thursday, September 15, 2005

سؤال با تعجب ، خدا با ماست


و گر مراد تو اين است بي مرادي ما
تفاوتي نکند ، چون مراد ، يار من است

آخه چرا؟
چرا؟
چکار کردم؟
چرا اگر اشکالي مي بينيم انتقاد نمي کنيم تا اصلاح بشه؟
چتونه؟
آخه چقدر خوشبينانه نگاه کنم؟
دارم بالا ميارم
شدم يه سيب زميني خوشبين تمام عيار
البته اينجوري بهتره

برو که هرکه نه يار من است بار من است

گاهي وقتا آدما بدجوري ( خواسته يا نا خواسته ) با رفتارهاشون تحقيرت مي کنن
يا قصد دارن که تحقير کنن
ولي من فکر مي کنم تحقير شدن به خودمون بستگي داره
يعني بايد تحقيرنشدني باشيم
آدماي بزرگ قابل تحقير نيستن
اونقدر بزرگن که با تحقير کردن يه حقير ، کوچيک نمي شن
خلاصه اينکه دارم بدجوري درد مي کشم
ولي نگران نباشيد و خوشحال هم نشين

به حلاوت بکشم درد که يکتا شاد است

0 Comments:

Post a Comment

<< Home