Home | RSS | Email | Tumblr | Twitter | Facebook | Friendfeed | Twitxr

Wednesday, January 25, 2006

به در بر



براي سيد خليل عالي نژاد که گفت

هيچ اگر سايه پذيرد ما همان سايه هيچ ايم



گرچه شب تاريک است
ليک از سايه خبر نيست در آن
ور بود سايه ز نور مه شب تاب من است
که خود از شمس منور شده است

و گر از جانب ما ناله ناسازي هست
يا شبانه سخني مي شنوي
خود ز زخمي است که ناسور شده

و بدان جان دلم

که شب ام سايه اين من به من است
يا که نقشي است از آن من در من
شايدام آينه من بر من

و من اينجا شده ام دلشده آن سخن از هيچ شدن وآن سايه
و بديدم که خود از نور شده بود هم او

و. يگانه
84/11/4

0 Comments:

Post a Comment

<< Home