شبانه
ما را ارادتي هست
ليکن عنايتي نيست
در خاک بوس پايش
ما را شهامتي نيست
در پيش اين ظريفان
بر ما دلالتي نيست
گويي به پيش آن بت
در ما حلاوتي نيست
در حل اين معما
اندک ذکاوتي نيست
با اين نگار خوشرو
اکنون قرابتي نيست
در ناز و مستي اما
وي را نهايتي نيست
ساقي بريز باده
ما را شکايتي نيست
در رد اين دو جرعه
در ما جسارتي نيست
بر رند مست بي غش
گويي هدايتي نيست
در اين شب صيامي
ما را عبادتي نيست
در مستي شبانه
گويي رقابتي نيست
بي يار شد يگانه
ديگر حمايتي نيست
84/7/25
Labels: غزل واره
0 Comments:
Post a Comment
<< Home