Home | RSS | Email | Tumblr | Twitter | Facebook | Friendfeed | Twitxr

Thursday, June 23, 2005

تاخير فاز


نيم ساعت بيشتر وقت ندارم
بايد زود همه اون چيزا که تو مغزم ميگذره رو براتون بگم
همش از يه چن تا کلمه شروع شد
توازي ، تاخير فاز ، همراهي ، دوستي ، سفر
آخه خيلي جالب شده ، من قراره همون کاري رو که اون ميکنه ، دقيقا 24 ساعت بعد انجام بدم
همون مسير ، همون راه ، همون جاده ها و همون منظره ها
بعد فکرم مشغول شد به اينکه آيا دو خط موازي با هم همراه هستن يا نه؟
آخه کاراشون و شکلاشون عين همه ولي يکي نمي شن
آخه هميشه کنار هم ميرن

هميشه هم مسير بوديم ولي يه فاصله محسوس رو نگه داشتيم
اصلا به نظرتون دو دوست بايد در نظرات همزمان باشن يا همين که همريخت و همشکل و هم مسير حرکت کنن کافيه ؟
مثلا شايد من با آدمي که شونصد سال پيش زندگي ميکرده ولي عين من فکر ميکرده نزديک تر باشم تا اوني که تفکراتش شبيه من نيست ولي در همين نزديکي زندگي ميکنه

سينوس و کسينوس رو که مي شناسين ؟
مي دونين که نمودارهاي سينوسي و کسينوسي عين هم حرکت مي کنن و فقط با هم تاخير فاز دارن ، يعني دقيقا همون کاراي همديگه رو تکرار مي کنن
پس چرا اينقدر با هم اختلاف و تضاد دارن ؟
شايد بايد به اين نکته توجه کنم که همشکلي بايد با همزماني همراه بشه تا همزباني ايجاد کنه
آره ؟
موافقين ؟

پس اين بنده خدا چي ميگه که ميگه : همدلي از همزباني بهتر است
اين همدلي که ميگه يه جور همشکليه ديگه
ولي اون اصالت رو به همشکلي ميده
شايد مي خواد اين رو بگه که دو تا همشکل ممکنه وقتي همزمان بشن از همزبانيشون لذت ببرن
ولي دو تا مختلف الشکل هرگز با هم جور نمي شن
ولي فکر کنم مشکل ، زماني پيش مياد که اين تاخير و فاصله جزء ذات اون چيز باشه
دقيقا عين خطوط موازي که ذاتا به هم نمي رسن ، يا همون سينوس و کسينوس


بيا تا سري در سر خم کنيم
من و تو ، تو و من ، همه گم کنيم
بياييد تا جمله مستان شويم
ز مجموع هستي پريشان شويم



0 Comments:

Post a Comment

<< Home