Home | RSS | Email | Tumblr | Twitter | Facebook | Friendfeed | Twitxr

Tuesday, June 08, 2004

ننگ و نام



گل در بر و مي در كف و معشوق به كام است
سلطان جهانم به چنين روز غلام است
گو شمع مياريد در اين جمع كه امشب
در مجلس ما ماه رخ دوست تمام است
در مذهب ما باده حلال است وليكن
بي روي تو اي سرو گل اندام حرام است
گوشم همه بر قول ني و نغمه چنگ است
چشمم همه بر لعل لب و گردش جام است
در مجلس ما عطر مياميز كه ما را
هر لحظه ز گيسوي تو خوش بوي مشام است
از چاشني قند مگو هيچ و ز شكر
زان رو كه مرا از لب شيرين تو كام است
تا گنج غمت در دل ويرانه مقيم است
همواره مرا كوي خرابات مقام است

از ننگ چه گويي كه مرا نام ز ننگ است
وز نام چه پرسي كه مرا ننگ ز نام است

ميخواره و سرگشته و رنديم و نظرباز
وانكس كه چو ما نيست در اين شهر كدام است
با محتسبم عيب مگوييد كه او نيز
پيوسته چو ما در طلب عيش مدام است
حافظ منشين بي مي و معشوق زماني
كايام گل و ياسمن و عيد صيام است


راستي اين کاست ناشکيبا از جناب شجريان پسر رو يه گوشي بدين
ارزشش رو داره

0 Comments:

Post a Comment

<< Home