:O

زندگي و اتفاقات و امتحانات به ما نشون ميده که کي هستيم و چي بلديم ، از چه چيزايي خوشمون مياد و و و وحيدوو
يعني تا اون چيزا رو زندگي نکنيم نظر و طرزفکر خودمون درباره اونا رو نمي تونيم بفهميم
تا مورد ستايش واقع نشيم نمي تونيم جنبه خودمون رو بفهميم
تا ازمون انتقاد نشه نمي تونيم جنبه خودمون رو بفهميم
تا مدير نشيم نمي تونيم جنبه خودمون رو بفهميم

درسته که ما داريم اين زندگي رو مي سازيم ولي شايد بشه کل اين جريان رو اينجوري تفسير کرد که . . . اين جريان و اين مدت صرفا يه محيطه واسه آزمايش خودمون ، چون ميشه به عنوان يه آزمايشگاه کامل ازش استفاده کرد
آخه کمتر قسمتي هست که نشه تو زندگي امتحانش کرد
يعني اگر خوب تلاش کنيم ميتونيم خودمون رو کامل بشناسيم
اکثر رفتارها و اخلاقها يه مشابه تو زندگي داره
که ميشه خودمون رو باهاش چک کنيم

ميگما راستي راستي از نتايج اين آزمايش ها کجا و کي ميخوايم استفاده کنيم؟
شايد نتايج اين آزمايش ها واسه آزمايش بعدي به درد ميخوره؟
شايد وقتي در يه زمينه از خودمون شناخت پيدا کرديم ، اون وقت بتونيم آزمايش هاي ديگه رو روو خودمون چک کنيم؟
. . . شايد
. . . شايد اين آب روان

...

کل اينا رو ميخواستم واسه تبريک تولد سلما و سالار بنويسم که شد اين
اگه آدم فکرش رو باز بذاره همين ميشه ديگه